انتشار رمان آئینی قلم های بی غلاف در نیستان
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۴۷۳۹۳
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین نویسنده در این رمان با خلق یک داستان تخیلی و فرعی، به روایت وجوه مختلف زندگی امام باقر، از آغاز امامت تا شهادت، پرداخته؛ با رعایت این مهم که داستان بستر، روایت اصلی را تحت الشعاع خود قرار نداده و به موازات آن در حرکت است. نکته قابل تامل در این رمان، پرداختن به وجوهی از حیات امام است که یا مغفول مانده یا از آن به صورت گذرا و در قالب اطلاعات کلیشه ای سخن به میان رفته.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این رمان، نویسنده با پرداختی متفاوت و داستانی از منش و سلوک پنج تن از خلفای مروانی هم دوره با امام و با به تصویر کشیدن داستان گونه جزییات امورات آنان، به واکاوی ابعاد مختلف زندگی و فعالیت های امام پرداخته است.
داستان بستری که نویسنده برگزیده، داستانی پرکشش و سراسر تعلیق است که خواننده را در فصول مختلف با اتفاقات پیش بینی نشده ای روبرو می کند و انگیزه او را به پیگیری داستان بیشتر می کند. داستانی که قبل از امامت امام آغاز می شود و با فراز و فرودهای پرجاذبه اش تا شهادت امام ادامه می یابد؛ روایت زنانی که در مسیری پرالتهاب قرار می گیرند و با روایت چالش هایشان، سهم بزرگی از تعلیق های این رمان را بر دوش می کشند.
خلق داستان در موقعیت های مکانی متفاوت، به دلیل متفاوت بودن محل زندگی امام با خلفا، از مواردی است که نویسنده را با چالش روبرو می کند که در قلم های بی غلاف، نویسنده با پرداخت مناسب شخصیت ها و با درگیر کردن به موقع آنها با سیر داستان، بر این چالش فائق آمده. در این رمان انتخاب زمان مضارع و ایجاد توهم زبانی منطقی، از نکات موثری است که منجر به همراهی بیشتر خواننده با فضای داستان می شود.
قلم های بی غلاف، نخستین اثر داستانی از روایت دوره امامت امام باقر است که نویسنده توانسته آن را در قالبی به دور از فضای رسمی و کلیشه ای تاریخ و مستندات روایی، با تکیه بر داستانی لطیف و پرهیجان به تصویر بکشد.
این کتاب در۲۹۲ صفحه رقعی و با بهای پشت جلد ۳۰۰۰۰۰ تومان در دسترس علاقه مندان قرار دارد
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1867422منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: بازار کتاب رونمایی کتاب کتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۴۷۳۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت سیمین دانشور از دیدار با امام خمینی(ره)
به گزارش «تابناک» به نقل از جماران، هشتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۰۰ بود که دختری در خانوادهای از اهالی شیراز به دنیا آمد که اسمش را سیمین گذاشتند. او سالها بعد شد یک نویسنده کاردرست که رمانی به نام سووشون از زیر چکاچک قلمش بیرون آمد. رمانی که به هفده زبان زنده دنیا ترجمه شده و یکی از پرفروشترین آثار ادبیات داستانی ایران است. سیمین دانشور به همسری جلال آل احمد در آمد. او در نخستین انتخابات که در فروردین سال ۴۷ انجام شد ریاست کانون نویسندگان ایران را عهده دار شد. امروز سالروز ولادت این بانوی ادیب ایرانی ما را بر آن داشت تا به خاطرهای از او با امام خمینی (س) بپردازیم. سیمین دانشور در همان اوایل انقلاب به همراه جمعی از اعضای کانون نویسندگان ایران خدمت امام رسیدند. در این دیدار بسیار تحت تاثیر محبت و لطف امام قرار میگیرد. خودش گفته است:
«وقتی امام را دیدم، تحتتأثیر او قرار گرفتم. آنقدر که این پیرمرد باشکوه، آرام و لطیف بود نمیتوانستم در برابر اشتیاقی که پیدا کردم مقاومتی کنم. خم شدم و عبای ایشان را بوسیدم.» (۱)
مرحوم شمس آل احمد نیز در خاطره دیگری از این دیدار سیمین چنین روایت کرده است:
با اوج گیری انقلاب اسلامی آقای خمینی به ایران آمدند. من در آن ایام مریض بودم و در خانه و بیمارستان بستری. امام در مدرسه (علوی) ساکن شدند. من اخبارش را از روزنامه و رادیو و تلویزیون پیگیری میکردم. تشنگی و شوق مردم برای دیدن ایشان وصف ناپذیر بود. من هم خیلی شایق بودم. در آن زمان گروهی از اعضای کانون نویسندگان ایران - که من در اول انقلاب با دیدن مسائلی از آن استعفا کرده بودم به خدمت آقا رفتند که خبرش در مطبوعات منعکس شد. در آن جلسه امام به خانم سیمین دانشور عنایت کرده چند کلمه هم با ایشان صحبت مینمایند. در آن روزها به آنهایی که خدمت امام رفتند حسودیم میشد و خانم دانشور هم به من پز میداد که من رفتم امام را دیدم و شما ندیدید! (۲)
مرحوم شیخ مصطفی رهنما، تنها عضو روحانی کانون نویسندگان از آن دیدار تاریخی نقل میکند: «.. در این دیدار خانم سیمین دانشور در حال بالا رفتن ار پلهها به من گفت: آقای رهنما من چادر سرم نیست، امام ناراحت نشود. من گفتم: نه همین روسری را که مقداری جلو بیاوری تا موی سرتان پوشیده باشد کافی است.»
۱. پناهیفرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش.
۲. این بخش از مطلبی که پیش از این در سایت جماران منتشر شده بود، استخراج شده است.